از به کاربردن کلمات منفی و ناامیدکننده در مقابل کودک پرهیز کنید.
حتی به اتفاقات نگاه مثبت داشته باشید و جنبه مثبت آن را به زبان بیاورید.
مثلا از تصادف بگویید:
به خیر گذشت میتوانست اتفاق بدتری بیفتد.
هیچگاه به فرزندتان به خاطر رفتار بدش برچسب منفی نزنید.
این برچسبها در ناهشیار کودک جا خوش کرده و شخصیت و آینده او را ترسیم میکنند.
ارنستو چه گوارا چه زیبا گفته:
رﺳﯿﺪﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺣﺘﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﭘﺲ این قدر ﺑﺮﻗﺼﯿﺪ ﺗﺎ ﭘﺎﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﺑﮕﯿﺮﺩ، ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﺨﻨﺪﯾﺪ ﺗﺎ ﭘﻬﻠﻮﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺍﺫﯾﺖ ﺷﻮﺩ، ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ دوستشان ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﮐﻨﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﯿﺎید...
پدر مادر آگاه به فرزند خود میگویند: «درس بخوان تا فهم و نگرش و حال و احساس تو رشد پيدا کند و زندگی بهتری داشته باشی. از دنيا و كارت لذت بيشتری ببری و به خودت و انسانهای دیگر هم كمک کنی.»
والدين ناآگاه میگویند: «درس نخوانی خاک بر سر بزرگ میشوی هيچ کسی همسرت نمیشه بدبخت میشی. فلانيو ميبينی؟ درس نخواند بدبخت شد تو هم ميشی عين اون!»
يادمان باشد رفتار و گفتار ما با كودكمان در بزرگسالی تبديل به صدای درونش برای تمام عمر خواهد شد.
والدین موفق معمولا بهترین شنوندگان حرفهای فرزند خود هستند، با دقت و با تمام وجود به سخنان فرزند خود گوش میدهند، حرف او را قطع نمیکنند، در مقابل او حالت تهاجمی و پرخاشگرانه نمیگیرند، مدام طعنه نمیزنند و یکسره نصیحت نمیکنند.
اسباب بازی برای کودک، مثل ابزار آزمایشگاهی برای یک دانشمند است.
به این شرط که:
قابل دستکاری و ساخت مجدد برای کودک باشد، متناسب با سن او باشد، کودک ترسی از خراب شدن آن نداشته باشد و بتواند در نحوه استفاده از وسیله بازی خلاقانه عمل کند.
در تربیت یک دختر هر دوی والدین مسئول هستند. مادر میتواند به او زن بودن و پدر میتواند به او استقلال را بیاموزد. پدر مسئول است دخترش را شجاع و قوی تربیت کند و به گونهای رفتار کند که احساس زیبا بودن به او دست بدهد. به او یاد بدهد چگونه ماجراجویی کند و اعتماد به نفس و حس امنیت به او بدهد. رابطه پدر و دختر رابطهای ساده است. دختر تا آخر عمر پدرش را دوست خواهد داشت و به او اعتماد میکند. چرا که او اولین عشق، اولین قهرمان و اولین مرد زندگیش است.
هری اچ، هریسون جی آر/ پدر و دختر
اگر فرزند شما سریع عصبانی میشود، شايد به دليل آن است كه به اندازه كافی او را مورد قدردانی و تشويق قرار نمیدهید و او تنها از راه رفتارهای اشتباه توجه شما را به دست میآورد.
در مورد موفقيتها و شکستهای کودکان منطقی عمل کنيد
برخورد منطقی با شکستها و موفقيتها باعث میشود انگيزه برای کارهای بعدی در کودک از بين نرود. بزرگ کردن موفقيت و زياد منفی جلوه دادن شکست هيچ کدام صحيح نيست. اگر فرزندتان در يک مسابقه ورزشی مدال میآورد، آن را زياد از حد بزرگ و با اهميت جلوه ندهيد، زيرا اگر دوباره نتوانست مدال بياورد شديدا احساس بیارزشی میکند و اگر هم شکست خورد آن را زياد مهم تلقی نکنيد تا بتواند باز تلاش خود را از سر گيرد. در اين مورد، شکست و موفقيت در تحصيل حائز اهميت ويژهای است.
والدین سهلگیر کودکان بیبند و بار و مستعد افسردگی تربیت میکنند
این والدین کودک را با سهلانگاری رها میکنند و به دلیل اینکه تحمل سماجت کودک را ندارند بلافاصله نیازهای او را برآورده میکنند. این روش فرزندپروری باعث میشود کودک بدون قانونمندی تربیت شود و این برداشت را داشته باشد که باید به همه خواستههایش برسد. از آن جایی که کودک همیشه در محیط خانواده نیست و وارد اجتماع میشود، هرگاه که به خواستهها نرسد واطرافیان پاسخگوی او نباشند دچار ناامیدی و افسردگی خواهد شد.
نحوه سوال پرسیدن والدین از کودکان بسیار اهمیت دارد؛ مثلا هنگامی که کودکتان گلدانی را شکسته است نگویید: تو گلدان را شکستی؟ بلکه بگویید: اا نگاه کن، گلدان شکسته. اگر شما از همان اول به کودکتان اتهام وارد کنید، او حالت تدافعی به خود گرفته و احتمالا به شما دروغ خواهد گفت.
:: بازدید از این مطلب : 46
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1